حراج گنج

حراج گنج

با ما چه کند این ابر مرد که گنجی را حراج کرده است؟؟

 

ما از کنار این حراج بزرگ، خیلی ساده می گذریم

و می دویم سمت جایی که جورابی را به نصف معمولش می فروشند.

 

 

ما به اندازه “یک پیاله گندم عشق” هم جا نداریم.

 کف دستی دانایی اگر در ما بریزند پر می شویم!

 سرریز می کنیم و غرور از چشم ها و زبان هامان

 بیرون می تراود …

 

ادامه نوشته

دلنوشته "شيرين مثل وقت خواب"

خدايا! کاري کن از پدر و مادرم حساب ببرم؛

انگار که پادشاهان سخت‌گيري هستند و به آنها خوبي کنم؛

انگار که مادر مهربانشان هستم. تازه اين خوبي کردن

و حرف گوش کردن، به نظرم خيلي هم شيرين بيايد؛

شيرين، مثل خواب کسي که خيلي وقت است نخوابيده،

ادامه نوشته