رمضان خُم رنگرزي خداست...
مگر پيامبر نفرمودهاند تنها خواندن يك آيه از قرآن در اين ماه، ثواب يك ختم كامل قرآن را دارد! از ليلهالقدرش كه نميشود گفت و نميتوان يافت كه چيست،اين فرصت بينظير عمر براي پذيرش رنگ خدا.
(و ما ادرائك ما ليله قدر-2قدر)
تنها با قدري تأمل به خود و داشتههايمان باور ميكنيم كه به قول حافظ از كنگره عرش صفيرمان ميزنند و به تعبير سهراب وسعت بيواژه هموواره فراميخواندمان. دست خودمان نيست ـ اگر از كلمهاش جا نخوريم ـ مجبوريم كه ظرفيتي فراتر و گستردهتر از آسمان و كوهها و زمين داشته باشيم چه جبر شيرين و فرحبخشي!
(انا عرضنا الامانه و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن و حملها الانسان انه ظلوما جهولا-74 احزاب)
قرعه فال به ناممان زده شده و اين سرمايه بزرگ يك حرف حساب بيشتر نميطلبد و آن اينكه نه تنها همهمان مال خدا هستيم، بلكه هر كداممان و تمام وجودمان هم مال او بايد باشد.
(قل انه صلاتي و نكسي و محياي و مماتي لله رب العالمين-162 انعام)

زندگي كه جاي خود را دارد، مرگ هم و چگونه رفتن هم صاحب دارد و بايد مال او باشد. در يك كلمه در فرصت عمرمان بايد رنگ خدا را به همه ساختمان وجودمان بپاشيم.
(صبغه الله و من احسن و منالله صبغه و نحن و له عابدون-138 بقره)
رنگي كه چون خدايي است، نه تنها ظاهر و پوسته را جذاب و چشمنواز ميكند كه كنه و حقيقت را هم ميسازد و مينوازد چرا كه «هوالاول و والاخر»و الظاهر و الباطن.
برباد فنا تا ندهي گرد خودي را
هرگز نتوان ديد جمال ازلي را
رنگي كه براي يافتنش از ننگ هوا و هوس بايد رها شد و به قول علامه طباطبايي رحمهالله عليه، خس بيسروپاي وجود خود را به سيل اراده او بيندازيم تا سر از درياي وصلش در بياوريم.
من خسي بيسر و پاي كه به سيل افتادم
چون كه ميرفت مرا هم به دل دريا برد
و چقدر جان و دل ما با چنين تمنايي آشناست و تا كجا تمام سلولهاي ما را عطش اين زلال حياتبخش پر كرده است و گُر گرفتهايم از تشنه كامي دوري از اين سرچشمه و به هم ريختهايم از زندگي تلخ و پرتنگناي بيياد او.
(و من اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكاو نحشره يوم القيمه اعمي-124طه)
ناكوك است اين ساز دلمان وقتي براي او ننوازد و نتپد، حتي يك پرده!حتي يك تپش!
نويسنده:علي سرلك
تهيه و تخليص: الف تمجيدي
باهم براي بهشت...